«باید کاری کنیم که مردم منافعشان با جغرافیایشان گره بخورد و این مهمترین گام نرم برای برقراری امنیت است». این جمله ای است که آقای علی اوسط هاشمی،استاندار سیستان و بلوچستان، با درایتی ستودنی مطرح نموده اند و گر چه آن را درباره مرزنشینان بلوچ به کار برده اند،امّا از آن جا که به تعبیر اصولدانان، خصوص سبب مانع تعمیم حکم نیست،می توان آن را برای استان کرمانشاه و اورامانات نیز وام کرد! در ادب فولکلور ما مثلی هست که می گوید:« وه ئاگرت نیەم و وه دووکەڵت کوێرم»!یعنی سهمی از آتشت ندارم اما با دودت کور گشته ام؛به راستی حکایت مرزنشینی ما نیز مصداقی از همین ضرب المثل است:مرز برای ما،آشتی جغرافیا و سیاست جهت قهر با توسعه است؛مرز آفات خویش را با سخاوت نثار ما کرده است،امّا برکات خویش را تنگ چشمانه از ما دریغ می دارد!راه چاره را آقای هاشمی به خوبی یافته اند،جغرافیا را با سیاست توسعه آشتی دهید و دستانش را برای ایجاد تحوّل تاریخی باز کنید تا در روانشناسی منطقه نفوذ کند!در آیین توسعه نباید سیاست اداره یک واحد جغرافیایی را چنان طراحی کرد که با اقتصاد مردم آن در تضاد قرار بگیرد! گشودن مرز شیخ صیله و شوشمی،از آن تدابیر امیدبخشی است که با گره زدن منفعت مردم به جغرافیایشان،امنیت و توسعه را تأمین و حبّ مرزدوستی و مرزداری را در ژرفای جان مردم منطقه خواهد نشاند! آیا آقای رضایی بابادی این کلید تدبیر و امید را برای گشودن قفل زنگ زده توسعه منطقه استفاده خواهد کرد؟!
نظرات